امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Deuced

djuːst djuːst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective adverb
( confounded ، darned =) مضطرب، پریشان، گیج، سردرگم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- You're in a deuced fix now!
- حالا در بد دردسری گرفتار شده‌ای!
- a deuced clever girl
- دختر خیلی زبل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد deuced

  1. adjective Expletives used informally as intensifiers
    Synonyms:
    blasted blame blamed blessed damn damned darned goddam goddamn goddamned infernal

ارجاع به لغت deuced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «deuced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/deuced

لغات نزدیک deuced

پیشنهاد بهبود معانی