با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Digital

ˈdɪdʒətl ˈdɪdʒətl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective A2
انگشتی، پنجه‌ای، رقمی، وابسته به شماره
noun adjective
رقمی
- the digital skills needed for playing the piano
- مهارت‌های انگشتی لازم برای نواختن پیانو
- digital examination
- آزمایش با انگشت
- digital watch
- ساعت کامپیوتری، ساعت شماری
- digital thermometer
- گرماسنج دیجیتال، گرماسنج شماری (رقمی)
- digital recording
- ضبط صوت رقمی (دیجیتال)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد digital

  1. adjective Using a row of digits, rather than numbers on a dial, to provide numerical information
    Antonyms: analogue

ارجاع به لغت digital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «digital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/digital

لغات نزدیک digital

پیشنهاد بهبود معانی