گذشتهی ساده:
dippedشکل سوم:
dippedسومشخص مفرد:
dipsوجه وصفی حال:
dippingشکل جمع:
dipsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
dip into a pocket (or savings, purse, etc.)
مرتب دست کردن توی جیب (یا برداشتن از پسانداز و کیف پول و غیره)
بفرمایید بخورید!، سهیم شوید!، سهم خود را بردار!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dip» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dip