امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Direction

dəˈrekʃn / / daɪˈrekʃn dəˈrekʃn / / daɪˈrekʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    directions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable B1
دستور، رهبری، اداره، هدایت، سرپرستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The man under whose direction this book was written.
- مردی که زیر نظر او این کتاب نوشته شد.
- He was given overall direction of the program.
- سرپرستی کلی برنامه به او سپرده شده بود.
- As long as this company is under my direction ...
- تا هنگامی که این شرکت تحت مدیریت من است ...
- You must follow my directions.
- شما باید از دستورات من پیروی کنید.
- A report prepared at the direction of the president.
- گزارشی که به دستور رئیس تهیه شده است.
- The play was performed under his direction.
- نمایشنامه به کارگردانی او اجرا شد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
noun countable uncountable
جهت، سو، راه، مسیر
- Soldiers scattered in all directions.
- سربازان به هر سو پراکنده شدند.
- The wind is blowing in a northerly direction.
- باد در جهت شمالی می‌وزد.
- In which direction did the bandit go?
- راهزن کدام ور رفت؟
- the direction of an airplane's flight
- راستای پرواز هواپیما
- Please follow the direction of the arrow.
- لطفاً در جهت پیکان (فلش) حرکت کنید.
- in the direction of
- در جهت
- research in new directions
- پژوهش به روش‌های نوین
- The outbreak of war gave a new direction to his activities.
- آغاز جنگ به فعالیت‌های او جهت تازه‌ای بخشید.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد direction

  1. noun management
    Synonyms:
    administration charge command control government guidance leadership order oversight superintendence supervision
  1. noun course, route
    Synonyms:
    aim angle area aspect bearing beeline bent bias current drift end inclination line objective orientation outlook path point of compass proclivity range region road set side slant spot standpoint stream tack tendency that-a-way tide track trajectory trend viewpoint way
    Antonyms:
    deviation misdirection wrong way

لغات هم‌خانواده direction

ارجاع به لغت direction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «direction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/direction

لغات نزدیک direction

پیشنهاد بهبود معانی