امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disappearance

ˌdɪsəˈpɪrns ˌdɪsəˈpɪərəns
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    disappearances

معنی

noun B2
ناپدیدی، ناپیدا شدن، نامرئی شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disappearance

  1. noun vanishing
    Synonyms:
    ceasing to exist decline and fall dematerialization departure desertion disappearing act disintegration dispersal dissipation dissolution ebbing eclipse escape evanescence evaporation exit exodus fading flight going loss melting passing receding recession removal retirement wane wearing away withdrawal
    Antonyms:
    appearance arrival coming entrance

ارجاع به لغت disappearance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disappearance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disappearance

لغات نزدیک disappearance

پیشنهاد بهبود معانی