امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Disbelieving

    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      disbelieved

    • شکل سوم:

      disbelieved

    • سوم‌شخص مفرد:

      disbelieves

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    باورناپذیر، ناباور، ناباورانه، مشکوک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - a disbelieving head shake
    - سر تکان دادنی مشکوک
    - the disbelieving look in her eyes
    - نگاه ناباورانه در چشمانش
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد disbelieving

    1. adjective suspicious, doubting
      Synonyms: aporetic, cagey, cynical, incredulous, leery, mistrustful, questioning, quizzical, show-me, skeptical, unbelieving
      Antonyms: believing, trusting, unquestioning, unsuspicious

    لغات هم‌خانواده disbelieving

    ارجاع به لغت disbelieving

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «disbelieving» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disbelieving

    لغات نزدیک disbelieving

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند