امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Discomposure

ˌdɪskəmˈpoʊʒər ˌdɪskəmˈpəʊʒə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
اضطراب، پریشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد discomposure

  1. noun Self-conscious distress
    Synonyms:
    abashment chagrin confusion discomfiture embarrassment
  1. noun A temperament that is perturbed and lacking in composure
    Synonyms:
    discomfiture disturbance agitation perturbation disconcertion disconcertment
    Antonyms:
    composure

ارجاع به لغت discomposure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discomposure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/discomposure

لغات نزدیک discomposure

پیشنهاد بهبود معانی