با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Disenfranchisement

ˌdɪsɪnˈfræntʃaɪzmənt ˌdɪsɪnˈfræntʃaɪzmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    disenfranchisements

معنی‌ها

noun
محرومیت از حقوق (به‌ویژه حق رأی)
noun
محرومیت از حق ویژه یا امتیاز بازرگانی یا عضویت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disenfranchisement

  1. noun The act of withdrawing certification or terminating a franchise
    Antonyms: enfranchisement

ارجاع به لغت disenfranchisement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disenfranchisement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disenfranchisement

لغات نزدیک disenfranchisement

پیشنهاد بهبود معانی