امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Disrespect

ˌdɪsrɪˈspekt ˌdɪsrɪˈspekt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    disrespected
  • شکل سوم:

    disrespected
  • سوم‌شخص مفرد:

    disrespects
  • وجه وصفی حال:

    disrespecting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive C1
بی‌احترامی، بی‌حرمتی، اهانت، عدم رعایت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- No disrespect, but please take your shoes off before entering.
- اگر بی‌ادبی نباشد، خواهشمندم هنگام ورود کفش خود را در بیاورید.
- He showed disrespect toward my father.
- او نسبت به پدرم بی‌حرمتی کرد.
- They are disrespecting the law by violating it.
- آنان با نقض قانون به آن بی‌احترامی می‌کنند.
- I disrespect and dislike that man profoundly.
- من اصلاً نسبت به آن مرد احترامی قایل نیستم و از او به شدت بدم می‌آید.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disrespect

  1. noun disregard, rudeness toward someone
    Synonyms:
    boldness coarseness contempt discourtesy dishonor flippancy hardihood impertinence impiety impoliteness impudence incivility insolence insolency insolentness irreverence lack of respect sacrilege unmannerliness
    Antonyms:
    civility esteem honor regard respect reverence

ارجاع به لغت disrespect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disrespect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disrespect

لغات نزدیک disrespect

پیشنهاد بهبود معانی