امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dissimilar

ˌdɪsˈsɪmələr dɪˈsɪmələ / / dɪsˈsɪ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ناهمسان، ناهمانند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
ناجور، بی‌شباهت، غیرمشابه، مختلف، دگرگون
- two completely dissimilar cultures
- دو فرهنگ کاملاً ناهمانند
- Our military requirements are not so dissimilar from your economic ones.
- الزامات نظامی ما فرق چندانی با الزامات اقتصادی شما ندارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissimilar

  1. adjective not alike; not capable of comparison
    Synonyms:
    antithetical antonymous contradictory contrary different disparate distant divergent diverse far cry heterogeneous individual like night and day march to a different drummer mismatched mismated not similar offbeat opposite poles apart unequal unique unlike unrelated unsimilar various weird
    Antonyms:
    alike compatible equal matched related same similar

ارجاع به لغت dissimilar

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissimilar» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissimilar

لغات نزدیک dissimilar

پیشنهاد بهبود معانی