با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dist

dɪst dɪst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation
فاصله (distance)
- The dist between the two cities is 200 miles.
- فاصله‌ی بین این دو شهر ۲۰۰ مایل است.
- She measured the dist between the two points on the map.
- او فاصله‌ی بین دو نقطه روی نقشه را اندازه گرفت.
abbreviation
ناحیه، بخش (district)
- Our school is located in the industrial dist.
- مدرسه‌ی ما در ناحیه‌ی صنعتی واقع شده است.
- the residential dist
- بخش مسکونی
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت dist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dist

لغات نزدیک dist

پیشنهاد بهبود معانی