با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Divalent

daɪˈveɪlənt daɪˈveɪlənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شیمی دوظرفیتی
- The divalent element had the ability to form two covalent bonds.
- عنصر دوظرفیتی توانایی تشکیل دو پیوند کووالانسی را دارد.
- The divalent cation was attracted to the negatively charged anion.
- کاتیون دوظرفیتی جذب آنیون با بار منفی شد.
- The divalent metal ion played a crucial role in the catalytic reaction.
- یون فلزی دوظرفیتی نقش مهمی در واکنش کاتالیتیک داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divalent

  1. adjective Having a valence of two or having two valences
    Synonyms: bivalent

ارجاع به لغت divalent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divalent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divalent

لغات نزدیک divalent

پیشنهاد بهبود معانی