با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

DIY

ˌdiː aɪ ˈwaɪ ˌdiː aɪ ˈwaɪ ˌdiː aɪ ˈwaɪ
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

DIY مخفف لغت Do-It-Yourself است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
انگلیسی بریتانیایی کار فنی (کارهایی که خود فرد، بدون داشتن تخصصی خاص و یا تجربه‌ای بسیار، می‌تواند انجام‌شان بدهد.)
- DIY is a fun and rewarding hobby.
- کار فنی یک سرگرمی مفرح و مفید است.
- My favorite DIY project is building furniture.
- کار فنی موردعلاقه‌ی من ساخت مبلمان است.
adjective
بگیر و بساز، بخر و بساز، خودت بساز (برای لوازمی مانند قفسه، میز و... به‌کار می‌رود.)
- The store offers a variety of DIY kits for beginners.
- این فروشگاه انواع کیت‌های بگیر و بساز را برای مبتدیان ارائه می‌دهد.
- The DIY movement has inspired many people to create their own furniture.
- جنبش خودت بساز، به بسیاری از افراد برای ساختن مبلمان‌شان الهام بخشیده است.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت DIY

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «DIY» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/diy

لغات نزدیک DIY

پیشنهاد بهبود معانی