امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Do For

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
محکوم کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
phrasal verb
کمک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد do for

  1. phrasal verb destroy
    Synonyms:
    defeat deprive finish kill ruin shatter slaughter slay
    Antonyms:
    bear create
  1. phrasal verb help
    Synonyms:
    abet aid assist benefact care for help out lend a hand look after provide for steady support
    Antonyms:
    deny refuse

ارجاع به لغت do for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «do for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/do-for

لغات نزدیک do for

پیشنهاد بهبود معانی