امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Doddering

    American: ˈdɑːdəri British: ˈdɒdərɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    adjective
    پیر، رنجور، کودن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد doddering

    1. adjective aged, feeble
      Synonyms:
      anile decrepit dotard faltering floundering infirm senile shaky tottering trembling unsteady weak
      Antonyms:
      agile young youthful

    ارجاع به لغت doddering

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «doddering» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doddering

    لغات نزدیک doddering

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return