امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Domino Effect

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation
تالی فاسد، اثر دومینو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد domino effect

  1. noun cumulative effect from one event setting off a chain of events
    Synonyms:
    causal sequence cause and effect chain of events contagion effect domino theory knock-on knock-on effect ripple effect slippery slope

ارجاع به لغت domino effect

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domino effect» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/domino-effect

لغات نزدیک domino effect

پیشنهاد بهبود معانی