با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Doorstep

ˈdɔːrstep ˈdɔːstep
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    doorsteps

معنی و نمونه‌جمله

noun countable
پلکان جلو در، آستانه در
- On the doorsteps, reporters were waiting for the bride and groom.
- خبرنگاران در پله‌های جلو در منتظر عروس و داماد بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد doorstep

  1. noun The sill of a door; a horizontal piece of wood or stone that forms the bottom of a doorway and offers support when passing through a doorway
    Synonyms: doorsill, threshold

ارجاع به لغت doorstep

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «doorstep» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doorstep

لغات نزدیک doorstep

پیشنهاد بهبود معانی