با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dotage

ˈdoʊt̬ɪdʒ ˈdəʊtɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
ضعف پیری، کودنی در اثر پیری
- He has reached his dotage now.
- او اکنون پیرو خرفت شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dotage

  1. noun feebleness, old age
    Synonyms: advanced age, decrepitude, elderliness, fatuity, imbecility, infirmity, second childhood, senectitude, senility, weakness
    Antonyms: childhood, strength, youngness, youth, youthfulness

ارجاع به لغت dotage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dotage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dotage

لغات نزدیک dotage

پیشنهاد بهبود معانی