گذشتهی ساده:
doubtedشکل سوم:
doubtedسومشخص مفرد:
doubtsوجه وصفی حال:
doubtingشکل جمع:
doubtsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مورد شک بودن، معلوم نبودن، نامعلوم بودن
بدون شک، بیشک، مطمئناً
1- بیشک، بیگمان 2- به احتمال زیاد
بدون هیچگونه شک و تردید
مورد شک قرار دادن
give someone the benefit of the doubt
بنا را بر صداقت و اعتماد گذاشتن، باوجود شک به کسی اعتماد کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «doubt» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/doubt