امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dragon

ˈdræɡən ˈdræɡən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dragons

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
اژدها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The knight bravely faced the fire-breathing dragon.
- شوالیه شجاعانه با اژدهای آتشین‌نفس روبرو شد.
- In Chinese culture, the dragon is a symbol of power.
- اژدها در فرهنگ چینی نماد قدرت است.
noun countable
شخص سخت‌گیر و خشن
noun uncountable
نجوم صورت فلکی اژدها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dragon

  1. noun A faint constellation twisting around the north celestial pole and lying between Ursa Major and Cepheus
    Synonyms:
    monster draco hydra mythical beast basilisk winged serpent tartar tarragon talos wyvern windigo
  1. noun A creature of Teutonic mythology; usually represented as breathing fire and having a reptilian body and sometimes wings
    Synonyms:
    firedrake
  1. noun Any of several small tropical Asian lizards capable of gliding by spreading winglike membranes on each side of the body
    Synonyms:
    flying dragon flying lizard

ارجاع به لغت dragon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dragon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dragon

لغات نزدیک dragon

پیشنهاد بهبود معانی