امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dram

dræm dræm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
درم (مقیاس وزن رجوع شود به drachma )، نوشانیدن، جرعه‌جرعه نوشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- a dram of common sense
- یک ذره شعور
- a dram of brandy
- کمی براندی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dram

  1. noun A small amount of liquor
    Synonyms:
    drop jigger shot sip tot nip slug snort poundal
  1. noun A tiny amount
    Synonyms:
    drop measure mite drink sip smidgen bit crumb dab dash dot fragment draft grain iota jot minim modicum molecule drachm ort ounce particle scrap nip scruple shred quantity speck tittle trifle slug whit spot pennyweight snifter swig weight drachma

ارجاع به لغت dram

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dram» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dram

لغات نزدیک dram

پیشنهاد بهبود معانی