با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dray

dreɪ dreɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
گاری کوتاه بی‌لبه، چهارچرخه بارکشی، با چهارچرخه بارکشیدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dray

  1. noun A low heavy horse cart without sides; used for haulage
    Synonyms: cart, vehicle, wagon, hand-truck, van, camion, sled

ارجاع به لغت dray

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dray» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dray

لغات نزدیک dray

پیشنهاد بهبود معانی