با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dredge

dredʒ dredʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
لاروب، ابزار لای‌روبی قنات و مانند آن، لاروبی کردن
- These fishermen only work with a dredge.
- این ماهیگیران فقط با ته کاو کار می‌کنند.
- To broaden this channel, we need several dredges.
- برای گشاد کردن این آبراه نیاز به چندین دستگاه لاروب داریم.
- They dredge for oysters.
- آن‌ها صدف خوراکی صید می‌کنند.
- They dredged up silt and mud from the river bottom.
- گل و لای ته رودخانه را بیرون کشیدند.
- The harbor still is being dredged for iron scraps and sunken boats.
- هنوز مشغول تمیز کردن بندر از کشتی‌های غرق‌شده و آهن‌پاره‌ها هستند.
- Instead of dredging up unpleasant past memories, let us enjoy this moment together.
- بیا به جای یادآوری خاطرات ناخوشایند گذشته دمی با هم خوش باشیم.
- He dredged himself for the proper word.
- در درون خود دنبال واژه‌ی مناسبی گشت.
- The important information that has been dredged up from the old files.
- اطلاعات مهمی که از آن پرونده‌های قدیمی استخراج شده است.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dredge

  1. verb deepen
    Synonyms: bring up, clean, dig up, raise, unearth, widen

ارجاع به لغت dredge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dredge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dredge

لغات نزدیک dredge

پیشنهاد بهبود معانی