با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dressmaker

ˈdresˌmeɪkər ˈdresˌmeɪkə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
خیاط زنانه
- a dressmaker suit
- یک دست لباس ظریف زنانه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dressmaker

  1. noun seamstress
    Synonyms: ladies' tailor, modiste, designer, sewer, fitter, needle pusher, tailor

ارجاع به لغت dressmaker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dressmaker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dressmaker

لغات نزدیک dressmaker

پیشنهاد بهبود معانی