با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Drip

drɪp drɪp
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dripped
  • شکل سوم:

    dripped
  • سوم شخص مفرد:

    drips
  • وجه وصفی حال:

    dripping
  • شکل جمع:

    drips

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive
چکیدن، چکه کردن
- Water is dripping from the faucet.
- آب از شیر می‌چکد.
- The ceiling is dripping.
- سقف چکه می‌کند.
- The toast was dripping with butter.
- از نان برشته کره می‌چکید.
- She seemed to drip with false kindness.
- ظاهراً محبت دروغین از سر و رویش می‌بارید.
- I was dripping with sweat.
- خیس عرق بودم، عرق از من می‌چکید.
verb - transitive
چکانیدن
- You can drip the paint directly onto the canvas.
- می‌توانی رنگ را مستقیماً روی بوم نقاشی بچکانی.
- Her hair was dripping water.
- آب از گیسوانش می‌چکید.
noun countable
چکه
- The drip of water from the pipe awakened me.
- صدای چکه‌ی آب از لوله مرا بیدار کرد.
- the steady drip of water from the ceiling
- چکه‌ی دائم آب از سقف
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drip

  1. verb drop, trickle
    Synonyms: dribble, drizzle, exude, filter, plop, rain, splash, sprinkle, trill, weep
    Antonyms: pour

Collocations

ارجاع به لغت drip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drip

لغات نزدیک drip

پیشنهاد بهبود معانی