Drippy
ˈdrɪpi
ˈdrɪpi
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
adjective
بارانی، هوای گرفته، کسل‌کننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- شیری که چکه می‌کند.
مترادف و متضاد drippy
-
adjective Affectedly or extravagantly emotionalSynonyms:bathetic maudlin soppy mawkish sentimental mushy schmaltzy slushy soupy gushy gooey romantic sobby soft hokey sloppy kitschy sappy tear-jerking schmalzy
-
adjective Wet with light rainSynonyms:drizzly
ارجاع به لغت drippy
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «drippy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drippy
لغات نزدیک drippy
- - dripping
- - dripping pan
- - drippy
- - dripstone
- - dript