امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Drudgery

ˈdrʌdʒəri ˈdrʌdʒəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
جان‌کنی‌، کارپرزحمت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- the drudgery of work in rug weaving workshops
- مشقت کار در گارگاه‌های فرش‌بافی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد drudgery

  1. noun hard, tedious work
    Synonyms:
    backbreaker chore daily grind elbow grease grind gruntwork labor menial labor rat race slavery struggle sweat toil travail workout
    Antonyms:
    snap

ارجاع به لغت drudgery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «drudgery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/drudgery

لغات نزدیک drudgery

پیشنهاد بهبود معانی