با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dry Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
کاملاً خشک شدن یا کردن
phrasal verb
محروم کردن
phrasal verb
ناپدید شدن
phrasal verb
از حرف افتادن، ساکت شدن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dry up

  1. phrasal verb Become dry (often of weather); to lose water
  2. phrasal verb Cause to become dry
  3. phrasal verb Deprive someone of (something vital)
  4. phrasal verb Cease to exist; to disappear
  5. phrasal verb Manually dry dishes
  6. phrasal verb Stop talking (to forget what one was going to say)

ارجاع به لغت dry up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dry up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dry-up

لغات نزدیک dry up

پیشنهاد بهبود معانی