امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ds

American: ˌdiː ˈɛs British: ˌdiː ˈɛs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

abbreviation
(بازرگانی) تعداد روزهایی که از تاریخ رؤیت چیزی یا کالایی بگذرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
abbreviation
دکتر در علوم (DSc و .D.S و D.S.c هم می‌نویسند)
abbreviation
(موسیقی) از این نت به بعد را تکرار کنید
symbol uncountable
شیمی عنصر شیمیایی (Ds) دارمشتادیم، عنصر دارمشتادیم (نماد شیمیایی عنصر Darmstadtium) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ds

  1. noun A radioactive transuranic element
    Synonyms:
    darmstadtium element 110 atomic number 110
  1. noun The bureau in the State Department that is responsible for the security of diplomats and embassies overseas
    Synonyms:
    Bureau of Diplomatic Security
  1. noun An honorary degree in science
    Synonyms:
    Doctor of Science scd

ارجاع به لغت ds

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ds» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ds

لغات نزدیک ds

پیشنهاد بهبود معانی