با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dubiously

ˈduːbiəsli ˈdʒuːbiəsli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb
به‌طور نامعلوم، به‌طور غیرقطعی، غیرقابل‌اطمینان به‌صورت صددرصدی
- John was dubiously convicted of shooting four black men in a café.
- جان بدون ادله‌ی کاملاً قابل‌باور، به تیراندازی به‌سمتِ چهار مرد سفیدپوست در یک کافه محکوم شد.
- their often dubiously acquired assets
- دارایی‌هایِ به‌طور نامعلوم به‌دست‌آمده‌ی آن‌ها
adverb
به‌طور مشکوک، توأم با احساسِ شک و تردید
- The bank manager looked dubiously at my son's passport.
- رئیس بانک با تردید به کارت شناسایی پسرم نگاه کرد.
- He looked back at me, dubiously.
- او به‌طور مشکوک به من نگاه کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dubiously

  1. adverb doubtfully
    Synonyms: doubtingly, indecisively, suspiciously

ارجاع به لغت dubiously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dubiously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dubiously

لغات نزدیک dubiously

پیشنهاد بهبود معانی