با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Duck Soup

American: ˈdəkˈsuːp British: dʌksuːp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
سهل، آسان، کار آسان و سهل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد duck soup

  1. noun easy task
    Synonyms: a breeze, a snap, breeze, cakewalk, cherry pie, child's play, child’s play, cinch, easily accomplished task, easy, easy thing, easy to do, kid stuff, no sweat, no-brainer, picnic, pie, piece of cake, pushover, snap, turkey shoot, velvet, walkover, waltz

ارجاع به لغت duck soup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duck soup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duck soup

لغات نزدیک duck soup

پیشنهاد بهبود معانی