با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ductility

dʌkˈtɪl.ə.t̬i dʌkˈtɪləti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
فیزیک (خاصیت) شکل‌پذیری، چکش‌خواری، انعطاف‌پذیری
- Gold is prized for its high ductility and malleability.
- طلا به‌دلیل شکل‌پذیری و چکش‌خواری بالا مورد توجه است.
- The ductility of the alloy improves its performance under stress.
- انعطاف‌پذیری آلیاژ باعث بهبود عملکرد آن در شرایط تحت فشار می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ductility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ductility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ductility

لغات نزدیک ductility

پیشنهاد بهبود معانی