با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dugout

ˈdʌɡaʊt ˈdʌɡaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
قایقی که با گود کردن تنه ی درخت ساخته شود، کنده ناو
noun countable
پناهگاه نظامی که پای تپه و غیره می کنند و روی آن را طاق می زنند و استتار می کنند، جان پناه، سنگر، کاویدگاه، حفر شده، کنده شده، پناهگاه موقتی
- Ali sat in the dugout.
- علی در پناهگاه نشست.
noun countable
نیمکت ذخیره
- They gave him a standing ovation from the dugout.
- آنها او را از نیمکت ذخیره تشویق کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dugout

  1. noun A fortification of earth; mostly or entirely below ground
    Synonyms: cave, cellar, pirogue, abri, boat, canoe, bunker, dugout canoe, excavation, burrow, foxhole, hollow, shelter

ارجاع به لغت dugout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dugout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dugout

لغات نزدیک dugout

پیشنهاد بهبود معانی