با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Duke

duːk djuːk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    dukes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
دوک (یکی از لقب‌های مهم اشرافی و سلطنتی اروپایی)
- As a powerful duke, he held great influence in political circles.
- او به عنوان دوک قدرتمند، نفوذ زیادی در محافل سیاسی داشت.
- The duke's extravagant palace reflected his regal status and wealth.
- کاخ مجلل دوک نشان‌دهنده‌ی موقعیت سلطنتی و ثروت او بود.
noun slang informal
مشت (معمولاً به‌صورت جمع می‌آید)
- Put up your dukes!
- مشت‌های خود را آماده کن!
- He raised his dukes, ready for a fight.
- مشت‌هایش را آماده‌ی مبارزه کرد.
slang verb - intransitive informal
با مشت زدن (به کسی)
- The two rivals decided to duke it out on the basketball court.
- دو رقیب تصمیم گرفتند در زمین بسکتبال یکدیگر را با مشت بزنند.
- Let's duke it out to settle this once and for all.
- بیایید مشت بزنیم و این موضوع را یک بار برای همیشه حل کنیم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت duke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «duke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/duke

لغات نزدیک duke

پیشنهاد بهبود معانی