با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Dustup

آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: dust-up

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable informal
قدیمی کتک‌کاری، نزاع، دعوا
- The book's controversial content caused a dustup among literary critics.
- محتوای بحث‌برانگیز این کتاب باعث نزاع در میان منتقدان ادبی شد.
- The candidate's comments caused a major dust-up among voters.
- اظهارات این کاندیدا باعث ایجاد کتک‌کاری بزرگ در میان رأی‌دهندگان شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dustup

  1. noun An angry dispute
    Synonyms: quarrel, wrangle, row, words, run-in

ارجاع به لغت dustup

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dustup» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dustup

لغات نزدیک dustup

پیشنهاد بهبود معانی