امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dwarf

dwɔːrf dwɔːf
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dwarfed
  • شکل سوم:

    dwarfed
  • وجه وصفی حال:

    dwarfing
  • شکل جمع:

    dwarfs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
کوتوله، قدکوتاه، کوتوله شدن، کوتاه جلوه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The circus group included two very comical dwarfs.
- گروه سیرک دارای دو کوتوله‌ی بسیار مضحک بود.
- dwarf willow
- بید کوتاه، بید علفی
- dwarf breeds of horse
- نژادهای اسب کوچک اندام
- Malnutrition has dwarfed these children.
- سوء تغذیه این کودکان را از رشد بازداشته است.
- The arid desert climate had dwarfed the trees.
- آب و هوای خشک صحرا رشد درختان را مختل کرده است.
- War dwarfed all social problems.
- جنگ همه‌ی مسائل اجتماعی را تحت‌‌تأثیر قرار داد.
- Skyscrapers dwarf the old church.
- آسمان‌خراش‌ها باعث می‌شوند کلیسای قدیمی کوتاه به نظر برسد.
- Though himself not short, he was dwarfed by the basketball player.
- با آنکه خود او قدکوتاه نبود؛ ولی در کنار آن بسکتبالیست کوتاه قد به نظر می‌آمد.
- A winged child bouncing on his dwarfish drum.
- کودک بالداری که روی طبل کوچولو‌موچولوی خود ورجه‌وورجه می‌کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dwarf

  1. adjective miniature, tiny
    Synonyms:
    baby diminutive low petite pocket small undersized
    Antonyms:
    big giant huge large
  1. noun very small person
    Synonyms:
    bantam dwarfling homunculus Lilliputian midget Tom Thumb
    Antonyms:
    giant
  1. verb minimize
    Synonyms:
    belittle check detract from dim diminish dominate hinder look down upon lower make small micrify minify overshadow predominate retard rise above stunt suppress tower above tower over
    Antonyms:
    maximize oversize

ارجاع به لغت dwarf

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dwarf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dwarf

لغات نزدیک dwarf

پیشنهاد بهبود معانی