امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dwelt

American: dwelt dwelt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    dwells
  • وجه وصفی حال:

    dwelling

معنی

verb - intransitive
ساکن بود (یاشد)، منزل داشت، منزل کرد، زندگی کرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dwelt

  1. verb Think moodily or anxiously about something
    Synonyms:
    stewed worried moped brooded carked
  1. verb Exist or be situated within
    Synonyms:
    lived resided bunked settled occupied crashed inhabited abode flopped quartered rented continued remained housed lingered tarried stopped expatiated stayed domiciled sojourned brooded roomed lodged populated
    Antonyms:
    wandered roamed
  1. verb Originate (in)
    Synonyms:
    lied rested resided reposed consisted existed

ارجاع به لغت dwelt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dwelt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dwelt

لغات نزدیک dwelt

پیشنهاد بهبود معانی