با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Earshot

ˈɪrʃɑːt ˈɪəʃɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
صدارس، گوش‌رس
- We came within the earshot of the thieves.
- آن‌قدر به دزدان نزدیک شدیم که صدای آن‌ها را می‌شنیدیم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد earshot

  1. noun Range of audibility
    Synonyms: hearing, earreach, sound

ارجاع به لغت earshot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «earshot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/earshot

لغات نزدیک earshot

پیشنهاد بهبود معانی