امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eclat

American: eɪˈklɑː British: eɪˈklɑː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    éclats

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
روشنی خیره‌کننده، درخشش، افتضاح، سروصدا زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- They dominated the market with eclat.
- آن‌ها با موفقیت چشمگیر، بازار را زیر سلطه‌ی خود درآوردند.
- He did everything with éclat.
- هر کاری که او می‌کرد، درخشنده و چشمگیر بود.
- They gave her more eclat than she deserved.
- بیش از استحقاق از او تحسین کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eclat

  1. noun style
    Synonyms:
    brio dash dynamism élan flair flourish gusto oomph panache pizzazz stylishness verve vigor vitality vivaciousness vivacity zest zing

ارجاع به لغت eclat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eclat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eclat

لغات نزدیک eclat

پیشنهاد بهبود معانی