امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Edict

ˈiːdɪkt ˈiːdɪkt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    edicts

معنی و نمونه‌جمله

noun
فرمان، حکم، قانون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- if an edict is issued to arrest all drunks...
- گر حکم شود که مست گیرند...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد edict

  1. noun pronouncement, order
    Synonyms:
    act canon command commandment decree decretum dictate dictum directive enactment fiat injunction instrument judgment law mandate manifesto ordinance precept prescript proclamation pronunciamento regulation rule ruling statute ukase writ

ارجاع به لغت edict

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «edict» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/edict

لغات نزدیک edict

پیشنهاد بهبود معانی