امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Efficacy

ˈefəkəsi ˈefəkəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
اثر، تأثیر، سودمندی، درجه تأثیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The efficacy of these curative measures is still in doubt.
- فایده‌ی این اقدام‌های درمانی هنوز مورد شک است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد efficacy

  1. noun efficiency; productiveness
    Synonyms:
    ability adequacy capability capableness capacity competence effect effectiveness efficaciousness energy force influence performance potency power strength success sufficiency use vigor virtue weight
    Antonyms:
    failure inefficacy inefficiency unproductiveness uselessness weakness

ارجاع به لغت efficacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «efficacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/efficacy

لغات نزدیک efficacy

پیشنهاد بهبود معانی