امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Effrontery

ɪˈfrʌntəri ɪˈfrʌntəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جسارت، گستاخی، بی‌شرمی، چیرگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد effrontery

  1. noun nerve, boldness
    Synonyms:
    arrogance assurance audacity backtalk brashness brass brazenness cheek cheekiness chutzpah crust disrespect face gall guff hardihood impertinence impudence incivility insolence lip presumption rudeness sass sauce self-assurance self-confidence shamelessness smart talk temerity
    Antonyms:
    manners modesty shame shyness

ارجاع به لغت effrontery

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «effrontery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/effrontery

لغات نزدیک effrontery

پیشنهاد بهبود معانی