امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Elation

    ɪˈleɪʃn ɪˈleɪʃn ɪˈleɪʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    بالابری، رفعت، ترفیع، سرفرازی شادی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - to fill with elation
    - مملو از شوق و شعف کردن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد elation

    1. noun extreme happiness
      Synonyms:
      bliss buoyancy buzz charge cloud nine delight ecstasy enthusiasm euphoria exaltation excitement exhilaration exultation glee high high spirits intoxication jollies joy joyfulness joyousness jubilation kick kicks rapture stars in one’s eyes transport triumph up upper
      Antonyms:
      depression sadness sorrow unhappiness

    ارجاع به لغت elation

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «elation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elation

    لغات نزدیک elation

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return squid