امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Elbow Grease

ˈelˌboʊˈɡriːs ˈelbəʊɡriːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نیروی حاصله از کاردستی، کد یمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elbow grease

  1. noun hard work
    Synonyms:
    blood sweat and tears effort exertion labor muscle oomph oomph physical effort strain strength sweat sweat of one's brow toil travail

ارجاع به لغت elbow grease

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elbow grease» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elbow grease

لغات نزدیک elbow grease

پیشنهاد بهبود معانی