با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Electrolysis

iˌlekˈtrɑːləsɪs ɪˌlekˈtrɒləsəs / / ˌelɪk-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    electrolyses

معنی

noun
تجزیه جسمی با جریان برق
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد electrolysis

  1. noun
    Synonyms: electrosurgery, radiosurgery

ارجاع به لغت electrolysis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «electrolysis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electrolysis

لغات نزدیک electrolysis

پیشنهاد بهبود معانی