Electronics
iˌlekˈtrɑːnɪks
ɪˌlekˈtrɒnɪks / / ˌelɪk-
آخرین به‌روزرسانی:
توضیحات
همچنین می‌توان از radionics به جای electronics استفاده کرد.
معنی‌ها
noun
شاخه‌ای از علم فیزیک که درباره صدور وحرکت و تأثیرات الکترون درخلأ و گازها و همچنین استفاده از دستگاه‌های الکترونی بحث می‌کند
مترادف و متضاد electronics
-
noun electronic devicesSynonyms:camcorders CD players computer chips computers electronic components integrated circuitry radios stereos televisions transistors VCRs video cameras
لغات هم‌خانواده electronics
-
nounelectronics
-
adjectiveelectronic
-
adverbelectronically
ارجاع به لغت electronics
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «electronics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/electronics
لغات نزدیک electronics
- - electronic switch
- - electronically
- - electronics
- - electronography
- - electrooptics