با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Elephantine

ˌeləˈfæntaɪn ˌeləˈfæntaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
پیلی، پیل‌مانند، پیلسان، کلان، ستبر، عظیم‌‌الجثه، بدهیکل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elephantine

  1. adjective huge
    Synonyms: behemothic, big, colossal, enormous, extensive, gargantuan, giant, gigantic, grand, great, humongous, immense, jumbo, large, mammoth, massive, monstrous, monumental, mountainous, titanic, towering

ارجاع به لغت elephantine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elephantine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elephantine

لغات نزدیک elephantine

پیشنهاد بهبود معانی