امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eligible

ˈelɪdʒəbl ˈelɪdʒəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
قابل انتخاب، واجد شرایط، مطلوب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Only citizens are eligible for this job.
- فقط شهروندان می‌توانند برای این شغل گزیده شوند.
- eligible for retirement
- واجد شرایط برای بازنشستگی
- She hasn't found an eligible young man yet.
- او هنوز مرد جوان شایسته‌ای را نیافته است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eligible

  1. adjective fit, worthy
    Synonyms:
    acceptable appropriate becoming capable of desirable discretionary elective employable equal to fitted in line for in the running licensed likely preferable privileged proper qualified satisfactory seemly suitable suited trained up to usable
    Antonyms:
    improper inappropriate ineligible unfit unsuitable unsuited unworthy

ارجاع به لغت eligible

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eligible» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eligible

لغات نزدیک eligible

پیشنهاد بهبود معانی