امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Eliminate

ɪˈlɪməneɪt ɪˈlɪməneɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    eliminated
  • شکل سوم:

    eliminated
  • سوم‌شخص مفرد:

    eliminates
  • وجه وصفی حال:

    eliminating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
حذف کردن، محو کردن، (از معادله) بیرون کردن، رفع کردن، برطرف کردن،(مسابقه) با شکست دادن حذف کردن، زدودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Some of the names were secretly eliminated from the list.
- برخی از اسامی را به‌طور پنهانی از فهرست حذف کرده بودند.
- Stalin eliminated his rivals one by one.
- استالین رقیبان خود را یکی پس از دیگری نابود کرد.
- in order to eliminate the possibility of error
- برای از میان بردن امکان لغزش
- to eliminate distracting noise
- صدای مزاحم را از بین بردن
- All our wrestlers were eliminated in the third round.
- همه‌ی کشتی‌گیران ما در دور سوم (مسابقات) حذف شدند.
- to eliminate indeterminacy
- رفع ابهام کردن
نمونه‌جمله‌های بیشتر
verb - intransitive
(زیست شناسی) مواد زاید و فضولات و سموم و غیره را از بدن دفع کردن، برون ریختن
- The kidneys eliminate urea.
- کلیه‌ها اوره دفع می‌کند.
- The body naturally eliminates waste products.
- بدن به طور طبیعی مواد زائد را دفع می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eliminate

  1. verb remove, throw out
    Synonyms:
    annihilate blot out bump off cancel cast out count out cut out defeat discard discharge dismiss dispense with dispose of disqualify disregard do away with drive out drop eject eradicate erase evict exclude expel exterminate get rid of ignore invalidate kill knock out leave out liquidate murder omit oust phase out put out reject rub out rule out set aside shut the door on slay stamp out take out terminate waive waste wipe out
    Antonyms:
    accept choose include keep ratify sanction welcome

لغات هم‌خانواده eliminate

  • verb - transitive
    eliminate

ارجاع به لغت eliminate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eliminate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/eliminate

لغات نزدیک eliminate

پیشنهاد بهبود معانی