امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Elsewhere

ˈelswer elsˈweə / / ˈelsweə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
در جای دیگر، به‌جای دیگر، نقطه دیگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- I went to school and my brother went elsewhere.
- من به مدرسه رفتم و برادرم به‌جای دیگری رفت.
- Fighting was still going on in our city, but elsewhere peace had returned.
- در شهر ما زد و خورد ادامه داشت؛ ولی در جاهای دیگر آرامش دوباره برقرار شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد elsewhere

  1. adverb in another place
    Synonyms:
    abroad absent away formerly gone hence not here not present not under consideration otherwhere outside remote removed somewhere somewhere else subsequently

ارجاع به لغت elsewhere

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «elsewhere» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/elsewhere

لغات نزدیک elsewhere

پیشنهاد بهبود معانی